برای رفع سوء ظن و مثبت بینی، بجای منفی بینی، چه باید کرد؟
2ـ دوّمین راه علاج آن است که از افراد مبتلا به این حالت دلیلی بخواهیم یعنی به محض اینکه با تکیه بر مدارک و دلایل ظنی (غیر علمی) مطلبی را بیان میکند سریع بگوییم شما از کجا چنین میگویید؟ دلیل شما بر این سخن چیست؟ در اینجا او چارهای جز ارائة دلیل ندارد و چون میدانیم مدارک کلام او مدارک علمی نیست به سهولت در آنها خدشه نموده و ادلّة او را مورد نقد قرار میدهیم تا او خود با ذهن خود به مقابله پرداخته و چون از حلّ آن عاجز است، به ناچار حقیقت را خواهد پذیرفت. همانگونه که گذشت اگر در چند مورد پیاپی با این افراد چنین برخوردی شود اندک اندک از این حالت دست خواهند کشید.
3ـ سوّمین راه علاج برشمردن دلایل نقضی، در رد سؤظن طرف مقابل است. یعنی بدون درخواست دلیل و مدرک و بدون مواجه کردن فرد با واقعیّت به شکلی موقت و کوتاه مدت عقیدة او را گویا میپذیریم ولی میگوییم اگر این عقیدة شما درست است پس این واقعیّت را چه میگویید؟ مثلاً اگر معتقد است فلان شخص مرده است از او دلیل و مدرک نمیخواهیم بلکه میگوییم پس آن فردی که فلان مکان نشسته و غذا میخورد ـ یعنی همان فرد مورد نظرـ کیست؟ به این شیوه فرد در اندیشه خود تجدید نظر خواهد کرد. در این شیوه فرد با مسلّمات و پدیدههای مورد پذیرش مواجه میشود که چارهای جز پذیرش آنها نداردو پذیرش آن مساوی با دست کشیدن از سؤظن می باشد.
4ـ چنانچه شخص خود به غیر علمی بودن عقائد خویش آگاهی دارد در این صورت برشمردن پیامدهای منفی تکیه بر ظن و گمان، داستانها و حکایتهایی از این قبیل و یا حتی روایات و آیاتی که ما را از اعتماد به ظن و گمان برحذر میدارد مفید خواهد بود بخصوص بیان واقعیتها و حکایتهای آموزنده که موجب تنبیه و آگاهی فرد شده و به او هشدار میدهد تا دیگر به ظن و گمان و مدارک غیر علمی تکیه نکند. پر واضح است که این شیوه اگر با بیانی ادبی و با بهرهگیری از تمثیلها و حکایتها همراه باشد همانند موعظه و پند سخت تا عمق جان فرد نفوذ کرده و رفتار و عملکرد او تحت تأثیر قرار میدهد. به امید روزی که بشر از پیروی ظن و گمان دست بشوید که بیتردید ره هدایت در پرتو پیروی از علم به روی بشر گشوده خواهد شد.
منبع:andisheqom.com